روستای آزادوار

Iran / Khorasan / Esfarayen /
 یک عکس اضافه کن

آزادْوار، یا آزاذْوار یا اَزادْوار، یکی از آبادیهای دهستان پایین جوین، از بخش جغتای شهرستان سبزوار، از استان خراسان (سازمان برنامه و بودجه، 21/165). آزادوار در ْ56 و َ42 (فرهنگ آبادیهای کشور: َ39) طول شرقی و ْ36 و َ45 عرض شمالی در فاصلة یک کیلومتری شمال راه‎آهن تهران ـ مشهد، 5 کیلومتری ایستگاه آزادوَر، 40 کیلومتری بخش جغتای و 150 کیلومتری شهر سبزوار واقع است و از شمال به کوه مراد، از شرق به جلیل‎آباد و ایستگاه راه‎آهن آزادوَر، از جنوب به کوه درخت بید و از غرب به عبدل‎آباد محدود می‎شود. این آبادی و ایستگاه آزادور و آبادیهای مجاور آنها در دره‎ای شرقی غربی به عرض تقریبی 7 تا 12 کمـ ، میان کوههای ساتیل‎موش (به ارتفاع 1213 متر) و مراد (به ارتفاع 1265 متر) در شمال و کوههای کمرسرخ، درخت بید و قره‎چشمه (به ارتفاع 1575 متر) در جنوب واقع شده‎اند. رودخانة جوین (کالِ شور) در شمال این دره و زمینهای زراعتی آبادیهای واقع در آن و در جنوب کوههای ساتیل‎موش و مراد و به موازات آنها، از شرق به غرب، جریان دارد و یک رشته قنات که از دامنة کوه مراد، از شمال غربی به جنوب شرقی جاری است، از آزادور می‎گذرد (سازمان جغرافیایی کشور، نقشة عملیات مشترک؛ جهادسازندگی، فرهنگ اجتماعی، 203؛ همان، فرهنگ اقتصادی، 203٩.
سابقة تاریخی: به گفتة بلاذری (د 279ق/892م) در 28 یا به قولی 29ق/649 یا 650م عثمان‎بن عفان ولایت بصره به عبدالله‎بن عامربن کُریز داد. عبدالله خود به جنگ خراسان شد. در خراسان ابوسالم یزیدبن یزید جرشی را به فتح نیشابور گسیل کرد. ابوسالم پس از گشودن نیشابور جوین را نیز گشود و بردة بسیار گرفت (صص 158-159، قس: یعقوبی، 2/59). حاکم نیشابوری (د 405ق/1058م) «به نقل صحیح از ثقات» می‎نویسد: «عبدالله‎بن عامر سرعت نمود و سعی فرمود و عن‎قریب به آزادوار جوین نزول کرد» (ص 125) و گردیزی در حدود 442ق/1050م نوشته است: «بعضی گویند ]ابن‎عامر[ به قومس آمد و پس به گویان ](جوین)[ آمد و آنجا مقام کرد و ]از[ آنجا به آزادوار آمد و صلح کرد و ... به نیشابور آمد ... اندرسنة تسع و عشرین» (ص 227).
متون تاریخی و جغرافیایی تا پیش از یورش مغول و ویران شدن نیشابور و توابع آن (618ق/1221م) خبر از آبادانی بسیار آزادوار می‎دهند: اصطخری و ابن‎حوقل از آزادوار به عنوان یکی از شهرهای نیشابور چون بوزجان، زوزَن، ترشیز و سبزوار یاد می‎کنند (مسالک‎الممالک، 257، صوره‎الارض، 16). مقدسی (نیمة دوم سدة 4ق/10م) نیز آزادوار را «شهرِ» گویان (مرکز جوین) می‎خواند و آن را آباد و پرجمعیت و حاصلخیز توصیف می‎کند (ص 465)، و حدودالعالم آن را «شهرکی» توصیف می‎کند «در بیابان با نعمت بسیار و بر راه گرگان» (ص 89). جوینی می‎نویسد که جدّ پدرش در 588ق/1192م در این قصبه به خدمت سلطان‎نکش خوارزمشاه رسید (2/28). یاقوت که خود این «شهرک» را دیده است می‎نویسد: آزادوار قصبة کورة جوین، از اعمال نیشابور و نخستین بخش این کوره از سوی ری است؛ و زمانی که من آن را دیدم. آباد و پرجمعیت و دارای بازار و مساجد بود و در بیرون آن یکی از بازرگانان رهگذر کاروانسرایی بزرگ ساخته است (معجم‎البلدان، 1/230-231).
بنابر اطلاعاتی که از این مآخذ به دست می‎آید می‎توان احتمال داد که شهرت و اهمیت آزادوار در این دوران بیشتر به سبب واقع شدن آن بر سر راه ارتباطی وی، خراسان و گرگان بوده است. لسترنج از دو راه ارتباطی بسطام (در ایالت قومس) و نیشابور سخن می‎گوید: یکی راهِ نزدیکترِ چاپاری در امتداد کویر که از سبزوار می‎گذشت، دیگری راهِ نزدیکتر کاروان‎رو که دشت جوین و آبادیهای آن، ازجمله آزادوار، در مسیر آن بود (ص 417؛ نکـ مؤیّد ثابتی، 220). از منابع کهن و نیز مطالعات جدید برمی‎آید که راه دوم باید همان راه ابریشم باشد که از آزادوار نیز می‎گذشته است (ناصرخسرو، صص 3-4؛ حکمت 1457). با اینکه پس از یورش مغول آزادوار همچنان موقعیت ارتباطی خود را داشته است (گابریل، 295)، ولی تا مدتها آبادانی پیشین را باز نیافت. مستوفی در 740ق/1339م از آن به عنوان «دیه آزادوار» یاد می‎کند (ص 174). با اینهمه بایست در دورة صفوی جایی نسبتاً آبادان بوده باشد، زیرا نام آن در کنار حاکم‎نشینهای دیگری چون ابیورد، نسا، اسفراین و تربت آمده و مبلغ مالیات پرداختی آن به «بیگلربیگی مشهد مقدس» 139 تومان و 530‘3 دینار بوده است (باستانی پاریزی، 193). به نظر نمی‎رسد که آزادوار در دورة قاجار از آبادی و اهمیت برخوردار بوده باشد و آنچه اعتمادالسلطنه دربارة آن نوشته است (ص 26)، چیزی جز ترجمة مطالب یاقوت (د 626ق/1229م) در ذیل آزادوار نیست (نکـ معجم‎البلدان، 1/230-231).
شخصیتها و دانشمندان مشهوری از این سرزمین برخاسته‎اند: 1. ابوعبدالله محمدبن حفص‎بن محمدبن یزید شعرانی آزادواری، شیخ‎ثقه (د 313ق/925م)؛ 2. ابراهیم‎بن عبدالرحمن‎بن سهل آزادواری (سدة 4ق/10م)؛ 3. ابوموسی هارون‎بن محمد آزادواری جوینی، ادیب و فقیه (زنده تا 310ق/922م)، (سمعانی، 1/76-77)؛ 4. امام‎الحرمین، عبدالملک‎بن عبدالله نیشابوری (419-487ق/1029-1086م)، (یاقوت، المشترک، 116)؛ 5. ابوالعباس محمودبن محمد آزادواری؛ 6. ابوحامد احمدبن محمد آزادواری، (یاقوت، معجم‎البلدان، 1/231)؛ 7. بهاءالدین محمد جوینی (د 678ق/1279م)؛ 8. علاءالدین عطاملک جوینی، مؤلف تاریخ جهانگشای (623-681ق/1226-1228م)؛ 9. خواجه‎شمس‎الدین محمد جوینی، صاحب دیوان (د 683ق/1284م)، (دولتشاه، 83).
وضع کنونی: آزادوار اکنون دهی است با 388 خانوار جمعیت و 388 واحد مسکونی که بیشتر اهالی آن به زراعت، باغداری و کارگری ساده اشتغال دارند. یک رشته قنات، 14 چاه عمیق و یک چاه نیمه‎عمیق منابع آب کشاورزی آنهاست. گندم (1000 هکتار)، جو (500 هکتار) و چغندرقند (1000 هکتار) مهمترین فرآورده‎های زراعتی آنجاست. دامداری نیز در کنار کشاورزی معمول است (510 گاو و گوساله، 000‘12 گوسفند و بره و 000‘6 بز و بزغاله). این آبادی دارای برق، یک حمام، یک دبستان و یک مسجد است (جهادسازندگی، فرهنگ اقتصادی، 203-204؛ همان، فرهنگ اجتماعی، 203). مقبرة سیدحسن غزنوی، ملقب به اشرف (د 565ق/1170م)، شاعر روزگار مسعودبن ابراهیم و بهرامشاه غزنوی، با گنبد و ایوان نسبتاً بلند و اینواچه‎های دو طبقه‎اش بزرگترین بنا و تنها اثر تاریخی آزادوار است. ابن‎بقعه موقوفاتی دارد و زیارتگاه مردم آبادیهای منطقه است (مؤید ثابتی، 221؛ مولوی، 94).
آزادوار از طریق ایستگاه آزادوَر با راه‎آهن تهران ـ مشهد ارتباط می‎یابد. این دستگاه اکنون با 100 خانوار جمعیت و 100 واحد مسکونی یکی از 9 آبادی دهستان پایین جوین است که دارای برق، آب لوله‎کشی، 3 حمام، درمانگاه، یک دبستان و مدرسة راهنمایی و مسجد، صندوق پست و تلفن است، و اهالی آنجا بیشتر به خدمات دولتی، و گروهی نیز به دامداری استغال دارند (جهادسازندگی، فرهنگ اقتصادی، 203؛ همان، فرهنگ اجتماعی، 203).

مآخذ: ابن‎حوقل، ابوالقاسم محمد، صوره‎الارض، ترجمة جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1345ش؛ ابوالفداء، اسماعیل، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک‎الممالک، لیدن، 1927م؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن‎خان، مرآت‎البلدان، تهران، 1294ق؛ ایرانشهر، تهران، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، 1343ش؛ باستانی پاریزی، محمدابراهیم، سیاست و اقتصاد عصر صفوی، تهران، صفی علیشاه، 1362ش؛ بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح‎البلدان، ترجمة آذرتاش آذرنوش، تهران، سروش، 1364ش؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشا، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1329ق/1911م؛ جهادسازندگی، فرهنگ اجتماعی، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1363ش؛ همان، فرهنگ اقتصادی، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1363ش؛ حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، تاریخ نیشابور، تلخیص خلیفة نیشابوری، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ابن‎سینا، 1339ش؛ حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، طهوری، 1362ش؛ سازمان جغرافیایی کشور، نقشة عملیات مشترک، تهران، 1354ش؛ میامی، N140-41؛ سازمان برنامه و بودجه، فرهنگ آبادیهای کشور، تهران، 1361ش؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، مطبعه دائره‎المعارف العثمانیه، 1382ق/1962م؛ گابریل آلفونس، تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران، ترجمة فتحعلی خواجه‎نوری، تهران، ابن‎سینا، 1348ش؛ گردیزی، عبدالحی‎بن ضحاک، تاریخ، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، 1363ش؛ لسترنج، گای، سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمة محمود عرفان، تهران، علمی و فرهنگی، 1364ش؛ مؤیّد ثابتی، علی، تاریخ نیشابور، تهران، انجمن آثار ملی، 1355ش؛ مستوفی، حمدالله، نزهه‎القلوب، به کوشش گای لسترنج، لیدن، 1331ق؛ مقدسی، محمدبن احمد، احسن‎التقاسیم، ترجمة علینقی منزوی، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، تهران، 1361ش؛ مولوی، عبدالحمید، آثار باستانی خراسان، تهران، انجمن آثار ملی، 1354ش؛ همو، «آثار تاریخی و رجال جوین»، نامة آستان قدس، مشهد، س 7، شمـ 2 (بهمن 1346ش)؛ ناصرخسرو، معین‎الدین، سفرنامه، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، زوار، 1356ش؛ یاقوت حموی، ابوعبدالله، المشترک، به کوشش ف. ووستنفلد، گوتینگن، 1846م؛ همو، معجم‎البلدان، به کوشش ف. ووستنفلد، لایپزیک، 1866-1870م؛ یعقوبی، احمدبن ابی‎یعقوب، تاریخ، ترجمة ابراهیم آیتی بیرجندی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1356ش.
شهرهای نزدیک:
  36°44'42"N   56°43'12"E :مختصات

نظرات

  • سلام مهندس گلستانه بنده و تمامي دوستان به اتفاق از وبلاگ ديدن كرديم مطلب خاصي ندارد پسر چكار كنيم حلتو ميگيرم
  •  95 کیلومتر
  •  98 کیلومتر
  •  191 کیلومتر
  •  235 کیلومتر
  •  314 کیلومتر
  •  481 کیلومتر
  •  653 کیلومتر
  •  826 کیلومتر
  •  922 کیلومتر
  •  941 کیلومتر
این عنوان آخرین بار تغییر یافته در 16 سال پیش