بندر عباس

Iran / Hormozgan / Bandar-e Abbas /
 شهر, شهر پایتخت ایالت / استان / منطقه, بندر, تاریخی

بندر عباس مرکز استان هرمزگان است. نام پیشین آن بندر گمبرون بوده است.

در زمان فرمانروایی داریوش بزرگ (بین ۵۸۶ و ۵۲۲ پیش از میلاد) فرمانده سلیاکوس به فرمان داریوش بزرگ از بندرعباس با کشتی به اکتشاف اقیانوس هند و دریای سرخ پرداخت. در زمانی که اسکندر، شاهنشاهی ایران را فتح می‌کرد، بندرعباس با نام هُرمیرزاد (Hormirzad) شناخته می‌شد.البته این شهر در محل فعلی نبود و شهر کوچکی در مسیر بندرعباس میناب قرار داشت و مرکزیت اصلی بیشتر با جزیره هرمز بود.


در سال ۱۶۲۲ میلادی شاه عباس توانست با کمک انگلیسی‌ها و سردار ایرانی امام قلی خان پرتغالی ها را شکست دهد. به افتخار این پیروزی بندر گمبرون به بندر عباس تغییر نام داد.در اروپا (به ویژه در انگلیس) با نام گامبرون (gombroon) شناخته می‌شد.

-- بخاطر متون بی پایه و اساس و بی شرمانه عده ای خودپسند که پایینتر نوشته شده عذر می خواهم.--

هر دو نام‌های سورو و گمبرون هر دو واژه ایرانی داشته و در اصل به شکل‌های «سارو» (منسوب ساری یعنی گونه‌ای پارچه که در سمت هندوستان تولید میشده‌است) و خامه ور رون (محل دارای پارچه و تور و ریسمان) بوده و این نام می‌توانست به موجود کجکی راه رونده یعنی خرچنگ اطلاق شود که پرتغالیها آن را در زبان خویش به همین معنی یا به معنی گمرک گرفته‌اند. نام خامه ور ون در نام بندر خمیر استان هرمزگان واقع در شمال جزیره قشم زنده مانده‌است. بنابراین نام پرتغالی کامبارائو/کاماراو به کلمه فارسی خم برو و خمی رو می‌توانست سبب پدید آمدن نام کهن محلی نام این شهر یعنی خمبرو در معنی جایگاه خرچنگ‌ها شده باشد. گرچه معلوم نیست که پرتغالیها نام گمبرون (خام ور ون) را رسماً در زبان خویش به معنی جایگاه خرچنگ یا شهر گمرکی گرفته باشند.
یونانیان نام کهن بندرعباس را در لشکرکشی های اسکندر و نیروی دریایی او «سالمونت» می‌نگارند که آن را نیز می‌توان به همین معنی جایگاه تولید پارچه ساری / ساره یا سالمو (تور، ریسمان) گرفت.
وازه ثیاب در زبان عربی که معنی جامه‌ها و البسه است؛ مسلم می‌نماید نام تیاب خود همان شهر سورو (سالمونت) زمان باستان یعنی بندر عباس کهن منظور بوده‌است.
نام جرون همان طوریکه گفته شده‌است:"جرون نام قدیمی جزیره هرمز بود، اما پس از جابجایی مرکز تجاری و بازرگانی هرمز کهن (میناب) به این جزیره و ایجاد شهری بنام هرمز در این جزیره، کم کم اسم هرمز با توجه به پیشینه تاریخی آن، جای جرون گرفته و به عنوان جزیره هرمز شهرت جهانی یافت.بعدها نام جرون در بندرگاهی که در منطقه سورو کهن وجود داشت، استفاده گردید. با رونق و گسترش تجارت در جزیره هرمز، بندر جرون هم رو به رشد نهاد از این بندر برای بارگیری وتخلبه کالاهای تجاری جزیره هرمز استفاده می‌شد. جرون شهری است نیکو و بزرگ و دارای بازارهای خوب که بندرگاه هند و سند می‌باشد و مالتجاره‌های هندوستان از این شهر به عراق عرب و عراق عجم و خراسان حمل می‌شود"[۳]
کلمه جِر در فارسی به معانی شکاف زمین و نهر کوچک است. از این مفهوم در باب نام جرون دو نتیجه می‌توان گرفت. نخست اینکه از نام جر رون (جر ران، جر لان) مفهوم قطعه زمین جداشده از سرزمین و خاک اصلی یعنی جزیره اراده شده باشد. از اینکه در زبان فارسی اثر و نشانی از این مفهوم نمی‌بینیم؛ پس باید آن را کنار نهاد. دوم اینکه از آن معنی ناحیه‌ای که در کناره‌ای بلند آب گودی قرار گرفته یعنی بندر (بُن در یا بُن دریا) منظور شده باشد. از سفرنامه ابن بطوطه چنین مستفاد می‌شود که نام جرون به همین معنی اخیر گرفته شده و به بندرگاهی درشهر سورو اطلاق گردیده‌است. این نام بدین مفهوم می‌توانست بین بندرگاه شهر سورو و جزیره جرون (جزیره هرمز) مشترک بوده باشد.
شهرهای نزدیک:
  27°11'37"N   56°14'31"E :مختصات

نظرات

  • salam
  • hgkhghgfmkhg fghflhfglhgfmhrdufse9gfsfgp[sdtrgdlp [fkhgn,[gljhgkjb;[ jncgh gk jhgjhgp[jhgpojhg;,lpfoyhtfghn,lgv;bhk pofghkfgplhjdfkyhotifjhkgcm hl;gcfk pcfyo ycjckvlsdfhdff;egs,ghfudskjfhduksdjweiohf;lckcfsopfvdkvgopdkpokopffvoppkkoppfgoprgkgpohhophonhknokhgp[-dfoer igitor
  •  203 کیلومتر
  •  221 کیلومتر
  •  312 کیلومتر
  •  364 کیلومتر
  •  481 کیلومتر
  •  566 کیلومتر
  •  571 کیلومتر
  •  571 کیلومتر
  •  572 کیلومتر
  •  605 کیلومتر